03 October 2008

ll
از قصه ی مرغان ، قصه های شیخ ِاشراق، شهاب الدین یحیای ِسَهرَوَردی ، ویرایش جعفرمدرس صادقی، نشر مرکز

ای برادران ِحقیقت،خویشتن همچنان فراگیرید که خارپُشت باطن های خویش را به صحرا آورد و ظاهرهای خود را پنهان کند-که به خدای که باطن ِ شما آشکار است و ظاهر ِشما پوشیده.ای برادران ِحقیقت،همچنان از پوست بیرون آیید که مار بیرون آید و همچنان رَوید که مور رَوَد – که آواز ِ پای ِشما کس نشنود. و بر مثال ِکژدُم باشید که پیوسته سلاح ِ شما پس ِ پُشتِ شما بُوَد-که شیطان از پس برآید. و زهرخورید تا خوش زیید.مرک را دوست دارید تا زنده مانید. و پیوسته می پرید و هیچ آشیانه معین مگیرید- که همه ی مرغان را از آشیانه ها گیرند. و اگر بال ندارید که بپرید،به زمین فروخیزید- چندان که جای بَدَل کنید. و همچون شترمرغ باشید که سنگهای گرم کرده فروبَرَد. و چون کرکس باشید که استخوان های سخت فروخورَد. و همچون شب پره باشید که به روز بیرون بیاید، تا از دستِ خصمان ایمن باشید
ای برادران ِ حقیقت،هیچ شگفت نبوَد اگر فریشته فاحشه نکند و بهیمه کار ِزشت کند – که فریشته آلتِ فساد ندارد و بهیمه آلتِ عقل ندارد. بل که شگفت کارِ آدمی است که فرمانبر ِ شهوت شود و خویش را سُخره ی شهوت کند،با نور ِعقل. و به عزت ِبارخدای،آن آدمی که به وقتِ حمله ی شهوت قَدم استوار دارد از فریشته افزون است و باز ، کسی که مُنقادِ شهوت بوَد از بهیمه بس بَتَر است
...
...
..

5 comments:

Anonymous said...

خيلي خسيسي!!!!!!!!!!!

Anonymous said...

سلام
يه چيز جالب.من هم بعد خوندن كتاب قلندر و قلعه معرفي شده توسط روناك در اينترنت درباره سهروردي سرچ كردم و كتاب الكترونيكي قصه هاي شيخ اشراق را لود كردم و از اين قسمتهايي كه شما تو اين پست اوردين خيلي خوشم اومد.هرچند وقت نشد بيشتر از چند صفحه اش رو بخونم.

Anonymous said...

چرا این کتاب قلندروقلعه را نمیخری به عنوان هریه تقدیم کنی ؟

Anonymous said...

مي خواهيم درباره شما سخن بگوئيم:
وبلاگستان فارسي
بايدها ونبايدها
باحضور: حجت الاسلام احمد نجمي
معاون دفتر توسعه وبلاگ ديني
مدير مسئول نشريه الكترونيك شماها
مدير مسئول نشريه الكترونيك چار قد
موسس خبرگزاري رسا
زمان:يكشنبه 1/10/87
ساعت:9:30الي 11 وعصر 17الي19
مكان: اتاق جلسات دفتر تبليغات اسلامي خراسان
معاونت فرهنگي- تبليغي

Unknown said...

هديه ام نمي آد!!!!أ