تفاوت میان خدای فیلسوفان و خدای پیامبران در این است که خدای پیامبران را می توان به دعا خواند ٬ اما درباره ی خدای فیلسوفان فقط باید جدال و جنجال کرد. فیلسوفان همچون ریاضیدانانی که به حل معمایی مشغولند ٬ گره از کار فروبسته ی خدا می گشایند ٬ اما پیامبران همچون عاشقانی که با معشوقی نازنین نرد عشق میبازند ٬ سخن از لطف و لطافت آن محبوب جمیل میگویند و دست مردم را در دستان نرم و پر نوازش او میگذارند.... دعا و نیایش ٬ قبل از آنکه ابزار زندگی باشند ٬ ابراز بندگی اند و بیش از آنکه خواهش تن را ادا کنند ٬ حاجت دل را روا میکنند٬ و برتر از آنکه سفره ی نان را فراخی بخشند ٬ گوهر جان را فربهی می دهند
3 comments:
خدایی من جز کدوم دسته از خداهاست....؟؟ باید خوب فکر کنم
وقتی یه تکه از یه کتاب زیبا رو معرفی می کنن و بهش آدرس می دن، من کلی ذوق می کنم. یه قسمتایی ش رو خوندم. خیلی دوست داشتم. یه جا بود که به نظرم اومد میگه، دعا بهانه است برای حرف زدن نه سرمایه ی اجابت شدن. یا من اشتباه فهمیدم یا ... به هر حال، کلی دیدم رو نسبت به دعا عوض کرد
و دقيقاً به همين دليل، انها كه فربه ترند، دعاگويان تر
با مهر
مهدي
Post a Comment